47
پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۴:۰۱ ب.ظ
داشتم دراز میکشیدم که بخوابم ، اومد کنار تخت نشست.گفت خیلی وقته با هم حرف نزدیم ، هنوز جمله شو تموم نکرده بود که یه نفس شروع کردم از هر دری حرف زدن.وقتی بالاخره یه جایی استپ کردم ، نفس عمیق کشیدم و گفتم خیلی دلم میخواد برم پیش یه روانشناس ، گفت موافقم ، برو ! و بلند شد و رفت....
- ۹۶/۰۴/۰۸