70
به این فکر کردم که توی همین مدت چه اتفاق ها که نیفتاده و وقتی از قید و بند چیزی رها باشی چقدر روزها تند تند و بی مکث میگذرن....
روزهای عجیبیه.....از اتمام تقریبا موفقیت گونه ی پروژه ی استارت خورده ، از سفر اصفهان که تنهایی وتقریبا اجباری بود ، از خرید وسایل جدید برای زندگی به سبک جدید تر ، و روحیه و توانی که امیدوارم در خودم نگهش دارم تا پایان راه.
من اینجا بود که به تو برگشتم و رهام نکن لطفا
از اخرین مطلبی که نوشتم حدودا پونزده روز میگذره و چقدر که بزرگتر نشدم توی این پونزده روزی که آبستن حوادث و اتفاقات پیچیده بود.
فهمیدن خیلی چیزا....و امید به از یاد نبردنشون.
- ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۵۹